محل تبلیغات شما

(شراب عاشقی)

ز دوریت نمرده‌، دم ز مهر اگر که میزنم
نگر که از فراق تو ـ در احتضار و مردنم

اگر نمرده ام مدان بوَد ز سخت جانی‌ ام
ببین مرا جنازه‌ یی، که بی مزار و مدفنم

بدون تو جهان من ، کویر بی نشان بوَد
که از نسیم روی تو بَدل شود به گلشنم

بهار آرزوی من.! خزان عمر من ببین ـ
که داغ دوریت کنون شرر زده به خرمنم

از آتش فراق تو که سوخت زندگانی ام
گهی به حال مردنم گهی به حال شیونم

چو شمع مرده تا سحر گریستم برای تو
سرشک خون ز دیده‌ام چکیده روی دامنم

ستارهٔ امید من، در آسمان چشم توست
کرم نما ، فروغ دیده‌ ام بیا به دیدنم

کبوتر نگاه من ، به بام انتظار تو.
نشست و تو نیامدی! بیا ببین پریدنم

نظر نما به قامتم که چون الف_ستاده‌ای
ـ به زیر بار هجر تو چو دال، در خمیدنم

به جستجوی روی تو شدم چو قیس خسته دل
که گم نموده لیلی اش به دشت در دویدنم

منیژه را بگو که رستم زمان خبر کند
که از فشار فرقتت به چاه همچو بیژنم

ز (ساقی) شکسته دل، شراب عاشقی طلب
که گشته‌اند مِی‌کشان، خراب مِی کشیدنم

سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://t.me/sagharkhial

با کدامین کرده، هی از فاطمه دم می‌زنی؟!

گهی به حال مردنم گهی به حال شیونم

این چهل روزه ز داغ تو چهل سال گذشت

تو ,ز ,حال ,، ,گهی ,روی ,به حال ,گهی به ,من ، ,مردنم گهی ,فراق تو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت مطلب|سعد الدین وراوینی - شعرا